این مرد پدرم است ...دردی به بزرگی کوه....
کمرش را تا کرده است ...آبا ممکن است روزی خندان و آسوده شود....
با اشکهایی که پاک نشده اند....
و سری که هرگز برای لقمه ای نان خم نشد ....
منو تو و یه خونه تو و منه دیوونه//
یه عالم روزای عاشقونه//
یه قدمو دو قدم کنار تو اومدم//
چشای تو مثه یه آسمونه//
بدون تو دل من یه دل پریشونه//
یه نفس و دو نفس//
بین ماها فاصلس///
با تو عاشقی همیشه سادس///
کی می تونه یه ذره دل تو رو ببره///
غم و غصه دیگه با ما قهره//
دل ما عاشق ترین عاشقای این شهره//
- بوگی
شاید این یکی از بهترین آهنگهای شاهین نجفی باشه ..! زمانی که شهرت آنچنانی نداشت ؛ فیس بوکی نبود.....ادعایی هم درکارش نمیکرد.. دریکی از داهات های آلمان کارهایش ظبط میکرد و منتشر میکرد..
دامن کشان ساقی می خواران، از کنار یاران،
مست و گیسو افشان می گریزد
در جام می، از شرنگ دوری، از غم مهجوری،
چون شرابی جوشان، می بریزد
دارم قلبی لرزان به رهش، دیده شد نگران
ساقی می خواران، از کنار یاران،
مست و گیسو افشان می گریزد
دارم چشمی گریان به رهش،
روزو شب بشمارم تا بیاید
دارم چشمی گریان به رهش،
روزو شب بشمارم تا بیاید
آزرده دل از جفای یاری، بی وفا دلداری،
ماه افسونکاری، شب نخفتم
با یادش تا دامن از کف دادم، شد جهان از یادم،
راز عشقش را در دل نهفتم
از چشمانش ربزد به دلم، شور عشق و امید
دامن از کف دادم، شد جهان از یادم،
راز عشقش در دل تا نهفتم
دارم چشمی گریان به رهش،
روزو شب بشمارم تا بیاید
دارم چشمی گریان به رهش،
روزو شب بشمارم تا بیاید
- بوگی
درکل چیز بیخودی بود.در حد یه زمزمه در یک جمع کوچک. به شعر هم که ریده. از من اثری ز سعی ساقی مانده ست - و ز زمزمه ی "عِطر اقاقی" مانده ست:))
- Arghanoun