یه پسره هست که از لیبی ئه. دکترا. سه سال پیش اومده..به قول خودش تا الان صد بار خواسته درسش رو ول کنه برگرده شهرشون که الان افتاده دست داعش..میگه نمیتونه با خانواده ش حرف بزنه چون آخرین بار برادرش بهش گفته بود اگه بفهمن به خارج زنگ میزنیم هممون رو میکشن..فقط پدرش بهش گفته تمام مدارک و سند ملکها و عکسها رو تو فلان باغچه خاک کردن . اگه یه روزی اومدی
Sativa,
انا لله و انا اليه راجعون,
شادی جون,
مـــمـد ☮,
میـسـم,
Hadi.YaLın,
Ideh,
آلیوشا,
roshanak,
and
Bahar
liked this
اگه یک روزی اومدی و دیدی ما نبودیم بدونی کجاست...
- AidA®
طفليا:(
- Bahar
هعی :|
- roshanak
میگه حتی بخواد برگرده هم به این راحتی ها نیست. باید برن مرز اینقدر صبر کنن تا بگن اوضاع آرومه میتونید برید ، مثلا چند روز بمونن تو مرز تا شرایط آروم بشه..حالا با یک دکترای عمران میخواد برگرده اگه قراره کشته بشن ، همه کنار هم باشن
- AidA®
:(
- آلیوشا
یکی دیگه هم هست از نیجریه خیلی پسر مهربونیه..این هم لبی ئه محمده. اینم تنها هدفش از دکترا خوندن اینکه برگرده نیجریه و بره تو دولت و با بوکوحرام و امثالهم مبارزه کنه
- AidA®
:(
- Ideh
چقدر وحشتناک :(
- رباب
هومم..
- Sahandram
اخ
- || بهاره ||
:| چی میکشه بنده ی خدا :(
- مـــمـد ☮
واى عجب زندگى هايى دارند مردم :(
- Sativa