AidA®

Fwd: How FriendFeed uses MySQL to store schema-less data - http://bret.appspot.com/entry... (via http://friendfeed.com/bret...)

موسس های فرندفید به نوعی مبدع گوگل مپ هم بودن

دیروز تو تی وی کانادا، سریال بلک لیست رو میدیدم. داستانش راجع به آدم بدهای ایرانی بود که میخواستن یک دانشمندی رو بدزدن برای ساختن بمب اتم

تو یک گروه وایبری هستم اینا که میخوان برای مهاجرت کانادا اپلای کنن. اسکلا دارن مینویسن مرگ بر فلان..احمقا

میفهمم، میییفهمم، میفههههمممم، ولی فرفر بازه. اسمایلی جیگر

اه دیروز این شاگردم عراقی بود بعد میگفت ما جنگ کردیم ولی الان دوستیم با هم.. و اینکه قبل جنگ ایران عراق چهارمین قدرت جهان بوده!

منم به شوهره قول کلوچه دادم براش بپزم ولی حسش نی

تو ایران هم پمپ بنزین خریدنیه؟ من فکر میکردم دولتیه همه چی

اپل واچ بگیرم یا نه؟

تو این خارج با ماشین نه تصادف کردم نه جریمه شدم نه هیچی، آخرش به خاطر لایی کشیدن با دوچرخه جریمه شدم :))

یوهوووووو یه ایمیل خوب گرفتم و الان در پوست خود نمیگنجم ^_^

علیرضا دیبا هم بود یک زمانی

قشنگ نفرت و دوست داشتن که ریخته کفه فرفر...میگم میخواین هرچیزی رو نگین دیگه چون نصف بیشتر این نفرت ها از سو برداشت خودمون بوده

خب من برم یه شاگرد یهویی پیدا کردم.. خبری شد بهم بگید :د

رو نمایی کنم؟ با چه رویی رو نمایی کنم از اینهمه عکسی که گذاشتم :))

منم اعتراف کنم راجع به هویت یک اکانت همیشه شک داشتم و هنوزم دارم :د

فقط خواستم یادآور بشم به وقت سانفرانسیسکو تازه اول صبحه :)) یعنی تا شب خیلی مونده

ببین فرفر چه کرده منِ خوش خواب از ساعت شش و نیم صبح بیدارم

یادتونه یه سیما بود چین زندگی میکرد؟ یکی از اتفاقات جالب زندگیم این بود که تو آمریکا دیدمش! هیچوقت احتمال نمیدادم یهو برم ته دنیا بعد یکی رو که ندیدم کلا و یه سر دیگه ی دنیاست رو اونجا ببینم

ها اینم بگم در توییتر و ویکی به همین آیدی aidr86 هستم..خداخافظ دوستهای خوبم

آخرین فید : مرگ بر زاکربرگ

مهمترین چیزی که تو جمع فرندفید یاد گرفتم، صبر و‌گوش کردن به حرفها هست. زود قصاوت نکردن هم همچنین

حالا نفهمیدم فاز اینا که میگن ایول تو فرندفید نموندیم، چیه

یادگاری منم بنویسید، لطفا :)

چه تراژدیک

فرفر رفت ولی برف دست از سر ما بر نداشت

چند سال پیش کنفرانس داشتیم هتل کادوس، مدیریت هتل کادوس هم اون موقع گند بود، پدرم یک صحبت آنچنانی با جناب مدیر داشت که فقط به ساعت و ماشینش مینازید. دیگه روند گفتگوی مستر پدر با مدیر هتل خان طوری شد که هروقت رفتیم کادوس حسابی احترام میزاره به مستر پدر

یه برنامه تلویزیون داره نشون میده که یک خانواده عادی چه طوری باید پولش رو درست خرج کنه. مرحله ی اول، انواع کردیت کارت ها رو ریخت دور و گفت با پول نقد زندگی کنین نه کردیت کارت

اگر بار گران بودیم ، رفتیم

پووووووف بالاخره این امتحانه رو پاس کردم. لحظه آخر حاجت روا شدم

بک آپ هم نگرفتم. یعنی دلیلی نداشتم از چرت و پرت ها و خاطرات بی خود روزانه ام بک آپ بگیرم

هووم ولی اگه حس مردن همین باشه عجب چیز گندیه مرگ