پسرخواندگی قبائل قریش یا فرزندپذیری امروزی؟-نگاهی به علت ابهام در تشخیص موضوع http://www.rahesabz.net/story...
در تایید نظر محسن کدیور مبنی بر تفاوت ماهوی بین: الف) پسرخواندگی جاهلی قریش، و ب) فرزندپذیری امروزی؛ در این نوشتار بحث کوتاهی ارائه می گردد. آیات مورد استناد فقها، پیرامون مساله موسوم به فرزندخواندگی و در رابطه با تایید فقهی قانونی کردن ازدواج با فرزند غیرصُلبی، به طور خلاصه واکاوی می گردد. Child Adoption در دنیای امروز، فرآیند فرزندپذیری و پدر و مادری کردن تمام عمر برای کودک پذیرفته شده و در محیط خانواده است. فلسفه فرزندپذیری، فراهم شدن محیط بی بدیل خانواده برای کودک می باشد؛ تا بتواند چون عضوی از یک خانواده در محیط مهر و تعلق خانوادگی بزرگ شود و رشد کند. پذیرش یک فرزند، قبول یک مسئولیت سنگین و تلاش بیدریغ درازمدت با دلسوزی و دغدغه تمام عمر در مراقبت و پرورش فرزند، و در غایت سلامت و موفقیت و خوشبختی او می باشد. به عهده گرفتن چنین مسئولیتی و انجام آن، که از نقش والدین واقعی هیچ چیز کم ندارد، با پسرخواندگی و مادرخواندگی «حرفی» رایج در قبائل قریش تفاوت بنیادین دارد. از طرف دیگر، Adoption خود با Guardianship (سرپرستی) امروزی و همچنین با Fostering امروزی، که هر کدام نوعی مسئولیت در حمایت و کمک به کودک اما مدت دار و محدود می باشد، نیز فرق دارد. برای پرهیز از ابهام، در این نوشتار از واژه انگلیسی «Adoption» استفاده می شود تا با «پسرخواندگی» مرسوم در جامعه قریش و همچنین گونه های دیگر امروزی حمایت محدود از کودک اشتباه نشود. در قرآن درباره Adoption آیه ای وجود ندارد. اما در آیات احزاب:4 و 37 از اصطلاح «ادعیاء» با مفرد «دعی» برای «پسرخوانده» استفاده شده است. - نافرمانی مدنی
می دانیم در قرآن به «دخترخوانده» اشاره ای نشده است. فقها همان مفهوم «پسرخواندگی» در آیات احزاب:4 و 37 را به «فرزندخواندگی» گسترش داده اند. فعل پسرخواندگی و هم چنین فعل مادرخواندن همسر (ظهار)، هر دو جعل جاهلی ویژه قبائل قریش در حد یک حرف بیخود بوده است که در سوره های مجادله و احزاب باطل اعلام گردیده است. اگر Adoption مورد بحث را به فرزندخواندگی (همان گسترش پسرخواندگی احزاب:4 و 37) فروکاهیم؛ بحث جایز بودن یا جایز نبودن «ازدواج» پدر یا مادر غیرنطفه ای با فرزندخوانده و یا بحث «محرمیت» برای فرزندخوانده دختر، موضوعیت خود را از دست می دهد. چرا که طبق قرآن «پسرخواندگی» باطل است. به بیان دیگر درباره پیامدهای چیزی بحث می شود که آن چیز خود در وهله اول باطل است و طبق آیات قرآن نباید انجام شود. - نافرمانی مدنی
در رابطه با بطلان «ظهار» یا مادر خواندنِ همسر، در آیه احزاب:4 تاکید شده است: خدا در سینه هیچ مردی دو «قلب» قرار نداده است. به بیان دیگر مرد نمی تواند به یک زن هم احساس «زناشویی» و هم احساس «مادری» داشته باشد. خلقت انسان طوری است که هر کدام از این احساس به یک فرد، نفی کننده دیگری است. مرد دو قلب ندارد که بتواند در احساس به یک زن: در یک قلب خود احساس زناشویی و رابطه جنسی، و در قلب دیگر خود احساس مادرفرزندی را جای دهد! متاسفانه این آیه خوب فهمیده نشده است؛ تا جایی که از آن وارونه در جهت ترویج ازدواج با فرزند غیرصُلبی سوءاستفاده شده است. - نافرمانی مدنی
در دنباله نوشتار، نخست به چند نکته کلیدی آیات مربوطه در سوره های مجادله و احزاب دقت می کنیم. می بینیم که قرآن با مادرخواندن و پسرخواندگی رایج قریش، چنین مواجه شده و برخورد کرده است: 1) در حد یک حرف بیخودی و فاقد پشتوانه، 2) یک خطای جاهلی، 3) باطل اعلام کردن هر دو، 4) تعیین جریمه برای مرد پشیمان شده از ظهار همسرش، 5) نافی یکدیگر بودن دو گونه احساس در یک مرد نسبت به یک زن. افزون بر این ها در ترکیب اصطلاح «ادعیاء» حتی از واژه پسر یا فرزند استفاده نشده است. «دعو» به معنای «خواندن» یا صدا کردن، ریشه اصطلاحِ «دعی» می باشد که برای «پسرخوانده» استفاده شده است. ازدواج پیامبر با همسر مطلّقه زید، یک نمونه است که مشمول ابطال عام پسرخواندگی در آن جامعه شده است. به آیات این مورد نیز نگاهی می اندازیم. - نافرمانی مدنی
شگفت آور است. فقها بحث فرزندخواندگی را به ارث و میراث ربط داده اند و نه دو احساس متنافی پدرمادری و همسری! غافل از این که با اعلام بطلان فرزندخواندگی جاهلی، بحث ارث خود بخود موضوعیت خود را از دست داده است. با یک حرف بیخودی که از دهان بپرد؛ نه همسرِ یک مرد، مادر او می شود و نه یک فرد، پسرِ یک مرد می گردد! «احسن عمل» یا کنش والای یک انسان در پذیرش یک کودک به فرزندی، شوربختانه در بحث ارث و میراث فرزند صُلبی گم شده است! کسانی که مسئولیت یک کودک را چون پدر و مادر در طول حیات خود می پذیرند و محیط سرشار از مهر و تعلق خانواده را به کودک اهدا می کنند، با نثار بیدریغ از روح و جسم و جان و مال خود به چنین راه متعالی گام نهاده اند که حتی نمی توان برای آن قیمت تعیین کرد. افرادی که حاضرند هزینه های بزرگ کردن یک کودک را پرداخت کنند زیادند. اما کسانی که محیط نفیس و بی بدیل خانواده و روح و جان و عشق یک مادر و یا یک پدر را نثار کنند چندان زیاد نیستند. - نافرمانی مدنی
14 نهاد مدنی و خیریه حوزه کودکان وزنان در خصوص ماده ۲۷ لایحه حمایت از کودکان بی‌سرپرست و بد سرپرست بیانیه انتقادآمیزی دادند و نسبت به این قانون اعتراض کردند http://www.irangreenvoice.com/article... - نافرمانی مدنی